سه‌شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۵
هیچ جای دنیا مانند مراجع شیعه تلاش علمی ندارند

حوزه/ حوزه علمیه قم با این تخصص ها می تواند به جهان عرب و سراسر جهان راه پیدا کند و بر آن تاثیر بگذارد زیرا بسیاری از ملت های عرب نیز از وجود این همه علوم مختلف که در قم تدریس می شود اطلاعی ندارند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» شيخ عبدالله كتمتو، روحانی اهل سنت و فلسطینی الاصل است که در سوریه زندگی می کند. شیخ کتمتو قبل تر، امام جماعت مسجد الوسيم اردوگاه فلسطيني نشين يرموك دمشق بوده و این روزها در قامت نایب رئیس اتحادیه علمای شام فعالیت می کند.

وی اخیرا در سفر به جمهوری اسلامی ایران به شهر مقدس قم نیز آمد. او البته قبلا سفرهایی به ایران به ویژه برای شرکت در کنفرانس هایی چون "وحدت اسلامی" داشته است اما این بار فرصت یافت تا بیشتر با علما و سبک زندگی حوزوی در ایران آشنا شود.

وی در پایان سفر خود به ایران، میهمان خبرگزاری حوزه شد و به سوالات خبرنگاران گروه بین الملل این خبرگزاری پاسخ داد.

شیخ کتمتو ضمن ابراز شگفتی از ادب، تنوع رشته ها و غنای علمی در حوزه علمیه قم، از دیدارهای خود با مراجع معظم تقلید سخن گفت و نیم نگاهی به وضعیت اهل سنت ایران داشت. وی همچنین با توجه به پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون تصریح کرد ایران، تمدن غرب را به چالش کشیده و امت اسلامی را در رویارویی اسلام و غرب  نمایندگی می کند:

گفت و گوی تفصیلی خبرگزاری حوزه با شیخ عبدالله کتمتو را بخوانید.

* شما در سفر به جمهوری اسلامی ایران، به چند شهر سفر کردید و از حوزه های علمیه ایران بازدید کردید. حتی در برخی از این بازدیدها، علاوه بر سخنرانی به گپ و گفت با طلاب ایرانی پرداختید. نگاه شما به عنوان یک عالم اهل سنت به حوزه های شیعی در قم چیست؟

اولا باید بگویم استقبال فراوان از تحصیلات دینی در ایران یک ویژگی ممتاز است به گونه ای که در در یک استان شاهد دو یا سه حوزه علمیه بودم که در هر کدام از این حوزه ها صدها طلبه مشغول تحصیل بودند. چنین چیزی حتی در عربستان هم وجود ندارد، من بارها به عربستان سفر کرده ام و پنج سال هم در آنجا ساکن بوده ام. آنها دانشگاه های تخصصی دارند، اما این حجم از تحصیلات دینی در آنجا وجود ندارد.

نکته دوم این است دیدم بیشتر این طلاب در پی بحث اصول و فقه هستند و این مساله ای است که تاثیر زیادی در فهم نصوص و فهم اصول استنباط و مبانی احکام دارد که مبانی احکام، مساله مهمی است. و نکته بعدی، وجود فقه مقارن در ایران است؛ هنگامی که انسان از وجود فقه مقارن مطلع می شود باعث می شود تعصب او فرو بریزد و به انسانی صاحب فکر و عقل محور تبدیل شود. من به آنها گفتم که این مقدار از تحصیلات کیفیتی بی نظیر تشکیل خواهد داد و جمهوری اسلامی در آینده بسیار نزدیک از این ظرفیت کیفی بهره مند خواهد شد، اما تمام این آموزش ها یک مساله دیگر نیز افزوده شود و آن عبارت است از فرهنگ اسلامی که باید به این آموزش ها افزوده شود، زیرا فرهنگ، آغاز گر جنبش فکری است. هنگامی که من در زمینه نیازهای این امت مطلع شوم و از اولویت های آنها و ضرورت ترجیح دادن مصالح اسلام آشنا شوم، در این صورت چنین جنبشی می تواند یک نتایج مثبتی به همراه داشته باشد و نکته ای که مرا شگفت زده کرد این بود که بیشتر طلابی که در حوزه علمیه قم دیدم با ادب بودند و باعث شگفتی من بود تخصص های مختلفی داشتند و حتی برخی از آنها قبل از اینکه به حوزه بیایند دارای چند تخصص بودند و مثلا برخی از آنها قبل از آمدن به حوزه پزشک یا مهندس یا حقوقدان بوده اند، اما اکنون وارد حوزه شده و چنین وضعیتی در هیچ کشوری یافت نمی شود، مگر در مصر و آن هم خیلی کم و اندک است، همچنین در سوریه حدود ده سال پیش دانشکده هایی تاسیس شد که اطبا و مهندسان و داروشناسان در نوبت بعد از ظهر به تحصیلات دینی می پرداختند. به نظر من جهان باید این فعالیت ها و حلقه های علمی و تخصص ها و ابداعات را ببیند و این وضعیت خود را به جهان معرفی کنید. شما از این پس علمایی خواهید داشت که مهندس یا پزشک یا منجم یا قاضی یا نظامی هستند و در این صورت زندگی چنین جامعه ای به سامان خواهد بود، چون این تخصص ها در راستای رضای خدا و موازین دینی به کار گرفته می شود و این از ویژگی های حوزه های علمیه ایران است.

* شما به کردستان هم رفتید و با حوزه های اهل سنت در ایران هم آشنا شدید. درست است؟

بله، اولین نکته قابل توجه در استان کردستان این بود آنها به من گفتند؛ هیچ گاه چنین احساسی نداشته ایم ما گروهی از اهل سنت هستیم در یک کشور شیعه زندگی می کنیم. همچنین به دانشگاه مذاهب اسلامی رفتیم آنها می گفتند، به کسانی که ادعا می کنند جمهوری اسلامی میان شیعه و سنی فرق می گذارد می گوییم این سخن آنها نادرست می باشد چرا ما در این دانشگاه مذاهب اربعه را تدریس می کنیم و مکتب جعفری در کنار مذاهب دیگر تدریس می شود. چنین حالتی در هیچ دانشگاهی در کشورهای دیگر وجود ندارد و این از ویژگی های اختصاصی دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران است و حتی در خیابان ها و ساختمان های شهرهای اهل سنت، آنها این دیدگاه را ندارند که شهرها و ساختمان ها و امکانات آنها از مناطق شیعه نشین کمتر است و جلوی پیشرفت آنها گرفته می شود. بلکه امکانات برای همه موجود است، هرکس تلاش کند می تواند از حقوقی مانند دیگران بهره مند شود. آنها به من گفتند؛ ما در پارلمان نمایند داریم با این واقعیت روبرو شدم آنها با آزادی کامل به شعائر خود عمل می کنند آنها مذهب خود را تدریس کنند و دانشگاه مخصوص مذهب خود دارند و از تمام حقوق شهروندی برخوردار شوند، چنین وضعیتی در آمریکا که مدعی دموکراسی است وجود ندارد. چنین شرایطی در عربستان هم وجود ندارد و من از این دو کشور نام می برم چون دو روی یک سکه هستند. من پنج سال در عربستان زندگی کرده ام، باید بگویم در آنجا به صاحب مذهب حنفی اجازه تدریس مذهب حنفی داده نمی شود. به صاحب مذهب شافعی اجازه تدریس مذهب شافعی داده نمی شود. به یاد دارم، روزی به همراه بیست جوان از دمشق مشغول انجام عمره بودیم و من هر روز نکاتی از تفسیر قرآن را برای آنها بیان می کردم و در طبقه سوم برای آنها صحبت می کردم که شخصی آمد و گفت؛ اجازه می خواهم خصوصی با شما صحبت کنم، گفتم؛ بفرما آن شخص گفت؛ شما مجوز تدریس دارید؟ گفتم من تدریس نمی کنم، اینها گروهی هستند که با آنها از سوریه آمده ام و مفاهیمی از قرآن کریم را برای آنها بیان می کنم. آن شخص گفت؛ این ممنوع است و اگر همچنان اینجا بنشینی ناچارم به پلیس تحویل می شوی.

استاد عرفان من اکنون بیمار است و در مدینه سکونت دارد. ابوبکر جزائری که یک سلفی تونسی است، تمام روابط و ارتباطات این استاد ما را در عربستان قطع کرد، گزارش هایی از او به اطلاعات عربستان ارسال می کرد و می گفت؛ این شخص یک صوفی و عرفانی مسلک است و محیی الدین عربی را دوست دارد و سعودی ها هم به گونه ای هستند اگر سه بار نام محیی الدین بن عربی را جلوی آنها ببری بیهوش می شوند!

ابوبکر جزائری گزارش های دروغ می فرستاد و سخن چینی می کرد و مقامات عربستان را علیه تمام کسانی که مذاهب و عرفان را تدریس می کردند تحریک می نمود. و مقامات عربستان می‌گفتند مدت اقامت شما دیگر تمام شده و باید به کشور خود بازگردی.

عملکردی که شما امروز در ایران دارید و با همه مردم ایران با مذاهب مختلف برخورد یکسان دارید در عربستان وجود ندارد، من این سخن را از باب تعارف بیان نمی کنم، چون من با کسی تعارف ندارم و صریح هستم، اگر حقیقتی باشد آن را بیان می کنم.

این مساله ای است که شما از آن بهره مند هستید و لازم است جهان از آن باخبر باشد. همه باید بدانندکه این مسایل و اختلافات در ایران وجود خارجی ندارد این وظیفه بزرگی است که بر دوش شما قرار دارد و ما نیز آماده ایم در این راه به شما کمک کنیم.

* حضور در شهر مقدس قم، چه خاطراتی را برای شما به همراه داشته است؟

هنگامی که انسان به ایران اسلامی به ویژه شهر مقدس قم می آید با حوزه علمیه، علما و محققان علوم مختلف و طلاب فراوانی مواجه می شود که به دور از تعصبات مذهبی به اسلام اصیل، تبلیغ می کنند و در اینجا اهتمام بی نظیری به شاخه های مختلف علوم اسلامی وجود دارد از قرآن و علوم قرآنی گرفته تا سنت و مباحث علمی تا ویژگی روابط افراد با همدیگر. این تواضع مشهود میان افراد مختلف و میان طلاب و اساتید و تواضع میان مدیر مدرسه و اساتید و تواضع میان علما رابطه ای بی نظیر و جدید است که ما در مناطق دیگر و دیگر کشورهای اسلامی شاهد آن نبوده ایم و مشاهده این واقعیت ها نیاز به جستجوی زیاد ندارد و به راحتی می توان در ملاقات با طلاب و حوزه علمیه این واقعیت ها را مشاهده کرد.

نکته دوم به عمق موجود در حوزه مربوط می شود که تخصص های مختلف در آن وجود دارد و این تخصص ها بیشتر و برتر از دانشگاه ها رایج دنیا است و من مطلع شدم تخصص های بسیار زیادی در علوم مختلف در قم وجود دارد.

* کدامیک از تخصص های حوزوی بیشتر برای شما قابل توجه بود؟

آن طور که من مشاهده کردم، فقط برای علوم حدیث چهار تخصص وجود دارد و مباحث قرآن کریم نیز همین طور متوجه شدم، طلبه ای که دکترای تفسیر دارد، با تمام تفاسیر موجود در جهان اسلام آشنا می شود و قدرت مقارنه و قیاس میان روش های مفسران مختلف را پیدا می کند، بدون اینکه تعصبی به یک شیوه خاص داشته باشد و علاوه بر اینها، قرائت های مختلف قرآن را فرا می گیرند و این نزد ما یک تخصص قابل توجه است.

همچنین دو تخصص دیگر نیز وجود دارد که امت اسلام در این شرایط به آنها نیاز دارد و عبارتند از "القرآن و العلوم": این تخصص چشمان طلبه را به تمام علوم هستی باز می کند و خواهد توانست طب و قرآن، هندسه و قرآن، فلسفه و قرآن، نجوم و قرآن را فرا بگیرد و خواهد توانست به تمام علوم موجود راه پیدا کند و تمام مباحث مرتبط با زندگی روزانه را فرا بگیرد که اگر جمهوری اسلامی ایران بتواند این تخصص را راه اندازی کند و از طریق علمای خود این علم را به غرب معرفی کند، غرب گمشده خود را در این علوم خواهد یافت، زیرا زندگی غرب توام با درد و رنج است و انسانیت در غرب از دست رفته و ما باید به عنوان مسلمانان واقعی آنها را از ظلمات به نور راهنمایی کنیم.

این حوزه علمیه با این تخصص ها می تواند به جهان عرب و سراسر جهان راه پیدا کند و بر آن تاثیر بگذارد، زیرا بسیاری از ملت های عرب از وجود این همه علوم مختلف در قرآن کریم اطلاعی ندارند.

اما تخصص دیگری که می خواهم درباره آن صحبت کنم عبارت است از "قرآن و مستشرقین". ما در جریان درگیری خود با ایدئولوژی های دیگر جهان، با شبهاتی انحرافی روبرو هستیم که در صدد تحریف مفاهیم قرآن می باشد. آنها می خواهند با این شبهات ملت های خود و هم ملت های مسلمان را از قرآن دور کنند.

غرب به عنوان دشمن اسلام، شبهاتی را برای ملت های غربی و مسلمان ایجاد می کند و هدف آنها نیز دور کردن مردم از قرآن کریم است و این تخصص که از آن صحبت می کنیم در اینجا به فریاد مردم می رسد و دروغی بودن شبهات غرب را به مردم نشان می دهد به مردم ثابت می کند قرآن به گونه ای نیست که غربی ها می گویند، چون ما اهل قرآن هستیم و می توانیم آن را تفسیر و تاویل کنیم و غرب نمی تواند نظریات خود را به قرآن تحمیل کند و این تخصص می تواند به خوبی پاسخ تمام شبهات مستشرقین را بدهد، این تخصص در مصر هنوز به صورت یک رشته در نیامده و فقط برخی افراد علاقمند به آن پرداخته اند و در دانشگاه الازهر افرادی مانند محمد عمارة و محمد قطب (برادر سید قطب معروف) به این امور پرداخته اما این تخصص در ایران وجود دارد و مؤسسه ای در این زمینه به تحقیق و پژوهش می پردازد و این یک ویژگی مهم است.

اینها همه تخصص های قرآنی است که می شود در یک جلسه مجزا فقط درباره آنها صحبت کرد، همین طور در مباحث روایات و سنت و مباحث فقه مقارن و مباحث اصول فقه و ایدئولوژی و شبهات فکری. پس جمهوری اسلامی ایران و به ویژه حوزه علمیه، با تلاش فراوان به این وظیفه عمل کرده و به نظر من تمام جهان نیازمند این موضوع و تخصص ها هستند و من در این سفر از این ویژگی ایران تاثیر پذیرفتم و انشاء الله در این باره کتابی خواهم نوشت.

* شما در قم با علما و برخی مراجع همچون حضرت آیت الله مکارم شیرازی و مراجع دیگر دیدار داشتید. این دیدارها چگونه بود؟

در دیدار با مراجع و علمای قم اولا متوجه شدم این افراد با وجود سن بالا و سالخوردگی، هنوز هم تلاش و فعالیت علمی زیادی دارند و با علاقه و صبر فراوان مشغول تحقیق هستند و این گونه نیستند که چون عالم دینی شده اند، دیگر دست از تحقیق بردارند و دانسته های خود را به مردم و شاگردان منتقل نکنند.

 من متوجه شدم علما و مراجع ایران با وجود سن و سال بالا بسیار اهل تحقیق هستند و این مساله بسیار مهمی است انسانی که هشتاد سال سن دارد، هنوز مانند جوانان فعالیت علمی دارد و علاوه بر این، نکته قابل توجه دیگر در مراجع قم این بود که دیدگاه آنها دیدگاهی اسلامی و فراگیر و به دور از تعصبات مذهبی بود.

در مراجع و علمای قم تواضعی را دیدم که در بسیاری از علمایی که دیده ام چنین تواضعی را سراغ ندارم. البته در جهان عرب و اسلام علما متواضع هستند و این ویژگی میان اهل علم مشترک است، اما تواضع علما و مراجع قم با وجود جایگاه علمی برای من قابل توجه بود و چنین تواضعی از قلبی سرچشمه می گیرد که قرآن و سنت را درک کرده و ابعاد اسلام را فهمیده، از این رو برای مخلوقات خداوند متعال تواضع می کند، زیرا خداوند متعال او را به تواضع امر نموده است. از خداوند می خواهم این نعمت را برای شما حفظ کند و به علمای شما برکت دهد و آنها را بیشتر و بیشتر بگرداند.

* شما چه ارتباطی بین تقویت حوزه های دینی در ایران و پیشرفت جمهوری اسلامی می بینید. و اساسا پیشرفت های جمهوری اسلامی چه انعکاسی در فضای بین الملل داشته است؟

من همیشه در دیدار با مراکز مختلف ایرانی این مطلب را بیان کرده ام شما گمان نکنید جهان، شما را به این وضعی که هستید رها می کند، زیرا فعالیت حوزه و مراجع و پیشرفت ایران در زمینه تکنولوژی و هسته ای و پیشرفت سیاسی ایران نگرانی جدی غرب را در پی دارد. غرب به ویژه پس از جنگ جهانی دوم تلاش زیادی انجام داده تا بر تمام جهان تسلط داشته باشد و نفوذ خود را گسترش دهد و ایران برای آنها یک چالش بزرگ به شمار می آید. ایران اکنون توانسته تمام برنامه های غرب را به چالش بکشد چه در زمینه علوم انسانی و ارائه الگوی تمدن و فلسفه و فرهنگ و چه در زمینه تکنولوژی و انرژی هسته ای. نگاه غرب به این مسایل و پیشرفت ها با نگاه انسان های عادی فرق دارد. این همان چیزی است که غربی ها از آن هراس دارند و آن عبارت است از بازگشت تمدن اسلام و حاکمیت آن بر جهان. آنها همیشه از این اتفاق هراسان بوده اند و بارها نیز به آن اعتراف کرده اند. من به یاد دارم زمانی که قرار بود حکومتی اسلامی در بوسنی تشکیل شود اروپا به آنها هشدار داد ما هرگز اجاره نخواهیم داد حکومتی اسلامی در اروپا تشکیل شود. حسنی مبارک نیز این سخن را به نوع دیگر تکرار کرد و هنگامی که حماس در اوج مقاومت بود گفت: ما اجازه نخواهیم داد، حکومتی اسلامی در جوار ما تشکیل شود. مارگارت تاچر نیز پس از فروپاشی شوروی گفت: ما دو دشمن داشتیم کمونیسم و اسلام. اکنون کمونیسم از بین رفت و نابود شد و فقط اسلام مانده است. کارشناسان و صاحب نظران به سادگی از این نظریات نمی گذرند. ما باید در این سخنان و اظهار نظرها تامل کنیم.

* رویکرد غرب در این رویارویی با اسلام را چگونه می بینید و جایگاه جمهوری اسلامی در این رویارویی کجاست؟

آنها از رویارویی کامل اسلام در برابر غرب هراس دارند، چون فکر نمی کردند، یک فکر و ایدئولوژی در جهان باشد که بتواند قدرت به چالش کشیدن غرب را داشته باشد. اکنون تنها کشوری که به صراحت پرچمدار اسلام است و نگاه مذهبی به اسلام ندارد جمهوری اسلامی ایران است. من این سخنان را به این خاطر نمی گویم که در ایران یا حوزه یا قم هستم، من این سخن را همه جا بیان می کنم کشورهایی مانند عربستان و امارات و قطر و کشورهای دیگر خلیج فارس با توجه به سرمایه ای که در اختیار دارند چه کاری برای اسلام انجام داده اند؟ این در حالی است که ایران در دوره پس از انقلاب خود با وجود تمام هجمه های داخلی و خارجی تلاش زیادی در این زمینه انجام داده است. انقلاب اسلامی الگوی تمدن انسانی، الگوی تکنولوژی و ایستادگی در برابر غرب را ارائه کرد و در مواجهه با غرب به خود ضعف راه نداد و در این زمینه به مصلحت اندیشی برای خود فکر نکرد. بسیاری از سیاستمدارها به خاطر منافع و مصالحی که در نظر می گیرند از مواضع خود عقب نشینی می کنند تا شاید غرب آنها را بپذیرد و از دوستان غرب به شمار بیاید، همان طور که ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپایی این کار را انجام داد. اما جمهوری اسلامی ایران توانست الگوی متفاوتی از اسلام را ارائه کند.

ایران گفت؛ من حق دارم قدرتمند باشم و طرف مقابل نیز چنین حقی دارد و مانع آنها هم نمی شود، اما نمی پذیرد دیگران مانع رسیدن او به حوق خویش بشوند. ایران می گوید؛ اگر کسی بخواهد مانع رسیدن من به حقم شود با او می جنگم. ایران می گوید من در زمینه سیاست و رسانه و اقتصاد قدرت دارم.

* البته اینها در حالی رخ داده است که دشمنان جمهوری اسلامی خیال می کردند ایران در همان سالهای نخست در برابر بحران سازی های داخلی، جنگ تحمیلی و فشارهای اقتصادی از پای در می آید و یا پس از انتخابات ریاست جمهوری 7 سال قبل فکر می کردند نسل ها نو، با اصول و ارزشهای انقلاب بیگانه شده اند!

بله آنها در محاسبات خود اشتباه کردند، زیرا ایران در کنار همه پیشرفت های خود توانسته نسلی مقاوم را نیز تربیت کند این خیلی مهم است. خیلی ها مطمئن بودند انقلاب ایران پس از مدت کوتاهی نابود می شود و از بین می رود. آنها تصور می کردند پس از مرگ نسل اول انقلاب، نسل جدید ایران به غرب خواهند پیوست و انقلاب فرسوده خواهد شد و مردم به زندگی و الگوی غربی روی خواهند آورد، اما ایران هر روز آنها را با پیشرفتی جدید شگفت زده می کند. نسل جدید ایران غرب را شگفت زده کرده است؛ نسلی که انقلاب را درک نکرده و پس از انقلاب متولد شده است، اما همان ایستادگی و استواری انقلاب را با خود به همراه دارد. اکنون غرب از این چالش بزرگ در هراس است و متاسفانه کشورهای عربی خلیج فارس این ویژگی ایران را ندارند و من از خداوند متعال می خواهم، شما را در این راه یاری کند تا به جهان ثابت کنید، مذهب گرا نیستید و هدف شما دفاع از اسلام است. اگر بتوانید به این راه ادامه دهید، خواهید توانست در درجه اول بر غرب تاثیر بگذارید و پس از آن بر اعرابی تاثیر می گذارید که گمان می کردند شما دشمن آنها هستید تا آنها هم به شما و راه شما ایمان بیاورند و در کنار شما بایستند و بگویند ما درباره شما اشتباه فکر می کردیم. اما این راهی ست که نیازمند صبر فراوان است، چون اگر آزاری از دوستان به انسان برسد تحمل آن سخت از آزاری است که از دشمن می رسد تحمل آزار دشمنان آسان است، اما اگر از مسلمانان آزاری به انسان برسد تحمل آن دشوار است.

شما باید بردبار و صبور باشید تا بتوانید الگویی شایسته در زمینه های مختلف مانند رسانه، تربیت، تمدن و بهداشت و دوستی و انسانیت و زمینه های دیگر ارائه کنید تا بر جهان تاثیر بگذارید و از خداوند می خواهم به شما قدرت عطا کند تا دین او را یاری کنید.

* شما از تاثیرگذاری بر ملت های عربی سخن گفتید. اما استحضار دارید که دشمنان ایران، موانع زیادی در این راه ایجاد کرده و خواهند کرد و متاسفانه ایران هراسی و شیعه هراسی در رسانه های عربی موج می زند.

من عادت دارم همیشه مصداقی صحبت کنم و تعارف در سخن را دوست ندارم. دوست دارم واقعیت ها را همان طور که هست بیان کنم، تا همه از آن استفاده کنیم و نقاط ضعف و قوت را بشناسیم. واقعیت این است درست یا غلط، جنگی علیه ایران به راه افتاده که عاملان آن تلاش می کنند ثابت کنند ایران برنامه مذهبی دارد و به دنبال گسترش تشیع است. به همین خاطر در برخی مناطق و کشورهای عربی مردم هنوز باور ندارند ایران برای اسلام انقلاب کرده و دو عامل هست که این باور آنها را تقویت می کند: اول: اینکه آنها نمی آیند تا سخن شما را از نزدیک بشنوند و عامل دوم هم اقدامات برخی سازمان ها و همچنین رسانه ها است که با غرب در ارتباط هستند. دیدگاه ملت های منطقه درباره ایران به خاطر چیزهایی است که شنیده اند و به خاطر واقعیت های عینی و مبتنی بر یقین آنها نیست و این از لطف خداوند است، چون انسانی که نظر او مبتنی بر حقایق و دلیل نیست، اگر با او گفتگو کنی و از او دلیل بخواهی، دلیلی برای سخن خود ندارد و اگر به او بگوید، چرا ادعا می کند ایران اسلامی نیست می گوید این گونه شنیده ام و فلان رسانه این گونه گفته. پس این باور مردم از موضع ضعف است نه از موضع قدرت.

وظیفه مهم شما در این زمینه این است از هر راهی که می توانید خودتان و برنامه های ایران را به مردم منطقه و جهان معرفی کنید رسانه و فعالیت رسانه ای خود را در این زمینه افزایش دهید و دیدارهای خود را افزایش دهید و از شخصیت ها و علما و افراد مؤثر کشورهای منطقه دعوت کنید تا به ایران بیایند و ایران را از نزدیک ببینند.

به عنوان مثال شما باید سوریه و مصر و اردن و فلسطین و حتی کشورهای خلیج فارس را بررسی کنید و ببینید چه شخصیت هایی در این کشورها تاثیر گذار هستند و سپس این شخصیت ها را دعوت کنید تا به ایران بیایند و به او بگویید، بیایید با هم گفتگو کنیم یا شما ما را قانع کنید و یا اینکه ما شما را قانع کنیم، اما این گفتگو باید رو در رو باشد نه اینکه طرفین حرف همدیگر را از دور بشنوند، وقتی به ایران آمد اجازه بدهید از تمام مؤسسات ایران بازدید کند و در این زمینه باید صبور و بردبار باشید. حتی اگر در طول سال یک نفر به ایران بیاید باز هم خوب و مفید خواهد بود، چون آنچه را که در ایران مشاهده کرده برای خانواده و افراد پیرامون خود نقل خواهد کرد  بدین ترتیب افراد بیشتری با اهداف ایران آشنا خواهند شد و قدرت ایران در خارج رفته رفته زیاد خواهد شد

* این مصاحبه را بسیاری از طلاب علوم دینی خواهند خواند. اگر سخنی با طلاب ایران دارید، در خاتمه مصاحبه بفرمایید.

اولین سخنم طلاب علوم دینی در ایران این است قدر علمای خود را بدانند و از آنها استفاده کنند و شبانه روز از این چشمه های علم ومعرفت بهره ببرند. پس از آن می خواهم به رهبران و زمامداران این حرکت علمی و حوزه های علمیه به ویژه سید علی خامنه ای به خاطر این حوزه تبریک بگویم و ان شاء الله پاداش این تلاش خود را در قیامت دریافت خواهد کرد و باید گفت؛ سرپرستی ایشان و سایر مراجع بر حوزه علمیه بسیار عالی بوده و نشانگر روح اسلامی ایشان است که در سینه دارند.

همچنین به جامعه ای که قدر علمای خود را نمی دانند می گویم، با این علما بنشینید وا قدر این نعمت را بیشتر و بهتر بدانید.

گفت و گو: حسن صدرایی عارف، سید احمد احمدزاده

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha